پست شده توسط وحید منوچهری بر 17-اردیبهشت-1395 04:01 ب.ظ
جاده آنقدر ساکت بود که میتوانستی صدای نوازش هر قطره باران بر صورت برگها و چمن های دشت را بشنوی . آسمان غمگین تر از همیشه بود و دلش پر بود. این را از اشکهایش میتوانستی بفهمی...
lorenzo villoresi patchouli
هر زمان که این عطر را استشمام میکنم یاد عصرهای پاییزی ، رایحه برگ و چوب های خیس خورده درختان جنگل و بوی خاک در خاطرم زنده می شود. عطری اسرار آمیز ، قوی و مردانه گویی درختان خیس شده با دستان آسمان میخواهند بگویند: با همه وجود " استشمام کن "
اگر میخواهید این احساس را تجربه کنید و زبان درختان و گرد و خاک جاده ای دور افتاده در اعماق جنگلهای فرانسه را بشناسید و یا در روزی بارانی و خلوت با قلبی پر از اندوه به قصرها و دشت های بیکران قدم بگذارید چشمانتان را ببندید و چند قطره از معجزه ی رهایی بخش لورنزو ویلاروسی پچولی را به دنیایتان بیافشانید...
وحید منوچهری
با سلام
بله عطر بسیار جالبی هست برای من یک جور الگو بود برای درک بهتر رایحه نعناع هندی ... رایحه ای کاملا مردانه جذاب و تلخ از نعناع هندی