جاده آنقدر ساکت بود که میتوانستی صدای نوازش هر قطره باران بر صورت برگها و چمن های دشت را بشنوی . آسمان غمگین تر از همیشه بود و دلش پر بود. این را از اشکهایش میتوانستی بفهمی...
lorenzo villoresi patchouli
هر زمان که این عطر را استشمام میکنم یاد عصرهای پاییزی ، رایحه برگ و چوب های خیس خورده درختان جنگل و بوی خاک در خاطرم زنده می شود. عطری اسرار آمیز ، قوی و مردانه گویی درختان خیس شده با دستان آسمان میخواهند بگویند: با همه وجود " استشمام کن "
اگر میخواهید این احساس را تجربه کنید و زبان درختان و گرد و خاک جاده ای دور افتاده در اعماق جنگلهای فرانسه را بشناسید و یا در روزی بارانی و خلوت با قلبی پر از اندوه به قصرها و دشت های بیکران قدم بگذارید چشمانتان را ببندید و چند قطره از معجزه ی رهایی بخش لورنزو ویلاروسی پچولی را به دنیایتان بیافشانید...
وحید منوچهری