تو کارگاه بسته بندی کوچیکش که از پدرش بهش به ارث رسیده بود مشغول کار بود, امروز براش چنتا کیسه میخک و جوز اورده بودن که باید بسته بندی می کرد , بویه میخک و جوز تمام فضایه کارگاه پر کرده بود یه جور بویه ادویه ایی شیرین که کمی حسه چوبی خاکی داشت رایحه خوشی فضا کارگاه پر کرده بود , ساعت کارگاه نگاه کرد تقریبا ساعتای 10 صبح نشون میداد کمی احساس تشنگی و خستگی کرد دستگاه خاموش کرد , بطری مشروبش با چندتا نارنگی بزرگ ابدار برداشت از کارگاه اومد بیرون یک درخت سدر بزرگ تو حیاط کارگاه داشتن که پدرش یک کنده درخت بلوط زیرش گذاشته بود که وقتی خسته می شد روش می شنست ; مثله پدرش رفت تا رویه کنده بشینه رویه کنده خزه زده بود یک زیر انداز چرمی داشت رویه کنده پهن کرد و نشست . یه بطری مشروب چوبی قدیمی که از پدرش براش به یادگارمونده بود برداشت درش باز کرد به به رم { عرق نیشکر } مشروب مورد علاقش یه جور رایحه شیرین که کمی رایحه چوبی بطری به خودش گرفته بود واقعا رایحه خاص و عالی داره این مشروب , کمی از این مشروب عالی خورد واقعا مزه این مشروب عالی هست یه حسه ارامش خاصی به ادم دست میده از خوردن این مشروب واقعا لذت می برد , چشمش به نارنگی ها بزرگ ابدار افتاد ; کنار این مشروب خوردن نارنگی شیرین ابدار واقعا مزه داره یه نارنگی برداشت پوستش کند شروع به خوردن نارنگی کرد واقعا مزه نارنگی عالی هست شیرین ابدار یه حسه عالی بهش دست داد همینطور که از خوردن نارنگی لذت می برد دستش پر از اب نارنگی شد بود اطرافش نگاه کرد چشمش به خزه ها افتاد که رو کنده قدیمی بلوط رشد کرده بودن کمی از خزه ها کند تا دستش پاک کنه , دستاش که پاک کرد بویه خزه دستش گرفت یه جور رایحه چوبی تند انگاری کهنگی تنه درخت بلوط باخزه ها قاطی شده بود کمی عمیق بو کرد واقعا بویه خاص جالبی داشت براش همینطور که محو رایحه خزه شده بود نسیمی شروع به وزیدن کرد صدای خوردن شاخه های درخت سدر بلند شد سرش بالا کرد محو نگاه کردن به شاخه های سدر شد رایحه سدربا وزیدن نسیم تو هوا پخش شده بود ; انگاری این رایحه براش اشنا بود اخه پدرش عاشقه این درخت سدر بود همیشه شاخ و برگ درخت هرس می کرد همیشه بویه این درخت می داد یه جور رایحه چوبی تند انگاری روح پدرش با این درخت هست همینطور که محو رایحه سدر بود یادش اومد که باید بره و باقی جوز و میخک ها که مونده بود بسته بندی کنه , زیر انداز چرمی برداشت رفت سمت کارگاه کنار در کارگاه یک باغچه کوچیک داره که داخلش نعناع هندی کاشته یک برگ از نعناع هندی کند با خودش برد چون بویه نعناع هندی دوست داره .
{ 2 عنصر قوی تو این عطر نارنگی و رم هست ,به نظره من نارنگی قوی تره}.