امروز همه تو مرکز جزیره جمع شده بودن و داشتن برای جشن بلند ترین روز سال اماده می شدن , { اخه خورشید برای مردم جزیره خیلی مقدس هست برای همین همیشه تو بلند ترین روز سال یه جشن بزرگی تو جزیره برگزار می شد }.
همه مشغول کار بودن , عمو تام نجار هست و داشت برای تئاتر فردا یه سن درست می کرد, من صدا کرد بیلی از تو جعبه ابزارم اون بسته میخ با خودت بیار چشم عمو رفتم براش اون بسته میخ بردم گذاشتم کنارش , داشت چوبارو رنده می کرد چوبای سفیدی بودن تمام لباسم پر شده بود از خورده چوبای خوش بو یه جور بویه شیرین خیس داشتن انگاری مغز این چوبا هنوز خیس بودن .
مشغول نگاه کردن به رنده کردن چوبا بودم که بویه یک عالمه گل فضای چوبی اطرافم پر کرد; هوم به به عجب بویی این باید بویه گلای مزرعه خانوم واتسون باشه که همیشه برای این جشن یک عالمه گل میچید تو یه گاری دستی خوشگل تزئین می کرد با خودش می اورد. به اطرافم نگاه کردم گاری دستی سفید خانوم واتسون دیدم یک عالمه گل افتاب پرست با شمعدونی داخلش داشتن خود نمایی می کردن نتونستم جلویه خودم بگیرم بی خیال نگاه کردن به نجاری عمو تام شد بدو بدو رفتم کنار گاری دستی گلا , دوست داشتم فقط بوشون کنم یک بویه شیرین پودری مثله رایحه لوازم ارایشی خانوما داشت یه رایحه لطیف مخملی خیلی ظریف , البته بگم لباسام پر خرده چوب شده بود کنار این رایحه گلی کاملا بویه اون چوبای سفید هم حس می شد از عمو تام پرسیده بودم گفته بود این چوبا صندل هستن .محو زیبای این گلا وبوشون شده بودم رایحه ظریف شیرینی که داشتن دلم به ضعف اوردن دوست داشتم الان چنتا شیرینی بخورم , همینطور تو فکر گل شیرینی بودم که خانوم واتسون بهم گفت بیلی بدو برو مغازه اقای جورج ببین وسایل من اماده کرده باهاش کمک کن بیار چشم خانوم واتسون .
سریع رفتم سمت مغازه اقای جورج اما فکرم همش تو رایحه گل و شیرینی بود که رسیدم به مغازه اقای جورج , سلام اقای جورج خانوم واتسون گفتن وسایلشون اماده هست اره بیلی الان میارمشون تا باهم ببریمشون تا من وسایل میارم بیا چنتا از این شیرینی وانیلی ها بخور تا خستگیت در بره , من از خدا خواسته شروع به خوردن شیرینی وانیلی ها کردم عالی بودن این شیرینی های وانیلی که صدای اقای جورج شنیدم , خوب بیلی بریم این سبد بگیر دستت تا منم باقی وسایل بیارم .
----------
فضای کلی عطر : به نظر من یه عطر گلی و پودری هست که خیلی با ظرافت زیبای طرتحی شده , ترکیب چندین گل که بازیگرای نقش اولش گل افتاب پرست و شمعدونی هستن که ترکیب این 2 تا گل اون حسه پودری زیبا به عطر داده کنار این رایخه شیرین گلی رایحه چوب صندل هست اما چوب شیرین و به نظرم خیس که بالانس زیبایی به عطر داده این 3 ترکیب کنار هم واقعا یه عطر جذاب و خوردنی اورده . رو کاغذ نت وانیل کم هست اما به مشام من وانیل بیشتر از این حرفا بازیگر پایانی این عطر هست .
این عطر میشه گفت نسخه ظریف شده و لطیف تر عطر L'Heure Bleue Guerlain هست , گرلن یه عطر پخته تر و سنگین تری هست و حسه ادویه ایی خاصی داره با اینکه من از ادویه زیاد خوشم نمیاد اما رایحه گرلن دوست دارم .بینه این عطر و عطر گرلن من ترجیح میدم گرلن بخرم البته بگم این عطر با ظرافت هایی که داره خیلی مناسب خانومها هست که دوست دارن یه عطر خاص داشته باشن , گرلن مناسب اقایون هست .
به نظره من عطر گرلن برای خودش یه مرجع و یه کتاب مادر هست که خیلی ها تو این سبک از این عطر پیروی کردن از همه لحاظ عالی هست برای همین نمیشه گفت عطر Shem - el- Nessim یه عطر ضعیف هست بلکه داره با یه عطر از همه لحاظ عالی مقایسه میشه که این به نظرم یه نکته مثبت هست که داره با یه عطر تمام کمال مقایسه میشه و یه جورایی پرچمدار مناسب بعد از گرلن هست