اکنون سال 1956 است چیزی حدود 10 سال از پایان جنگ دوم جهانی میگذرد ، جنگی که علاوه بر از بین رفتن انسان های زیاد ، باعث نوعی از هم گسیختگی شخصیتی در میان انسان ها گردید ، در این میان زنان و دخترانی که با دیدن صحنه های دلخراش جنگ ، مردانی که از جنگ بازگشته که یا دچار آسیب های جسمی شده و یا دچار بیماری های روانی گشته و بسیاری مسائل روحی و روانی دیگر دچار افسردگی روحی گشته آسیب بیشتری را تحمل مینمودند . در این میان فیلسوفان و روانشناسان سعی فراوانی برای ارائه راهکارهایی جهت درمان و خارج شدن انسان سالهای بعد از جنگ از این شرایط ناگوار داشتند . ++++ آقای ادموند رادنیتسکا اگر چه نه روانشناس و نه فیلسوف بود ، ولیکن بعنوان یک هنرمند بزرگ در دنیای رایحه ها سعی در ارائه رایحه های جدید و گشودن افقی نو برای انسان دردمند آن سالها نمود . عطرهای سنگین ادویه ای ، شرقی که گاها با همراهی میوه ها ارائه میشدند و یا عطرهای چرمی ، خزه بلوط ، نت الدئیدی با همراهی برخی گلها چون زنبق ، میخک و.... عطرهایی بود که بعد از انقلاب گرلن ، شنل ، روشاس و.. شرایط حاکم بعد از جنگ را در نت های غالب آن زمان در میان عطرهای زنانه تشکیل میدادند . آقای رادنیتسکا نیاز به تحول جدیدی در دنیای رایحه را به شدت لمس مینمود چه از زاویه احساسی و روانی و چه از نظر فنی و ساخت رایحه ی جدید . تلاش های او در ارائه رایحه ای گلی آن هم با انتخاب گلی که شاید آنرا بتوان به نوعی نماد بهار دانست ، گلی که تمام سختی و سرمای زمستان را تحمل کرده و در اوایل بهار با اندوختن سفیدی ، پاکی و خنکای برف های در حال ذوب شدن ، رایحه ای بسیار تمیز ، پاک و گلی جذابی ارائه میکند باعث خلق عطر جدیدی گردید . ++++ ادموند بر روی صندلی خود در باغ نشسته بود و نسیمی خنک و سردی را از برف های در حال ذوب شدن را از روی شیروانی احساس میکرد ، از طرفی گرمای پرتو های خورشید و پتویی که بر روی پاهای خود انداخته بود احساس میکرد ، سبزه های در حال رشد ، صدای قطره های آب از روی قندیل های در حال ذوب شدن که به شکل زنگوله هایی که نور خورشید را در چشمان او منعکس میکردند و رایحه ی خنک و سفید برف که با سبزی رایحه چمن های نو رس در هم آمیخته بود و او را مست و مدهوش نموده بود . او در دنیای خود غرق و شناور بود و این قطرها و رایحه ها ی اطراف او تصویر گل موگه (Lily-of-the-Valley ) را در ذهن او تصویر کرد . * ++++ تلاش های آقای رادنیتسکا در ارائه ترکیبی از نت ها برای خلق رایحه ای دارای دوام ، قدرت و در عین حال ظرافت جهت همراهی نت اصلی عطر ، یعنی گل موگه پس از تلاش های بسیار تبدیل به عطری ساختار شکن در زمان خود به نام Diorissimo گردید ، عطری که در زمان خود علاوه بر نگاه هنری و خلاقانه عطار باعث ایجاد نوعی حسِ تازگی ، شادابی ، طراوات و درخششی روح نواز و نسیمِ امید درجان انسان میگردد . آقای رادنیتسکا به عنوان یک هنرمند بزرگ در دنیای عطر با عطرهای فراوان خواهد درخشید ولی عطر Diorissimo همچون برق درخشان لبخند یک نوزاد در جان مادرش خواهد ماند . ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ عطر با نوعی سبزی گیاهی مرکباتی بسیار تازه و شفاف آغاز شده که فضای مرکباتی خیلی کمرنگ بوده و محو میگردد . از بطن فضای سبز ، گیاهی و تازه عطر که بوی خفیفِ ادویه ای مانند نیزی بصورت خفیف در آن احساس خواهد شد ، بر فضای ابتدایی عطر غالب میگردد . نسیمی خنک و پاک به فضای عطر قدم میگذارد . ( گل موگه ) رایحه ی گل لیلی (Lily ) با ته بوی خفیفِ سبز و کمی پودری مانند گلی خود از ته بوی سبز غالب ابتدایی عطر ظاهر شده که همراه خود ترکیبِ گلی بسیار تازه ، پاک و تمیزی نیز احساس خواهد شد که کمی از سبزی ابتدایی اثر کاسته و عطر را به سمت فضای گلی حرکت میدهد ، فضای سبز گیاهی و تازه عطر به آهستگی در زیر لایه ای از ترکیب گل ها تبدیل به نوعی حس ِ تازگی و شادابی میگردد ، در واقع حسِ سبزی کم رنگ شده و حسِ تازگی باقی خواهد ماند . مجددا نسیمی تازه ، خنک ، لطیف و ظریف گل موگه خود نمایی میکند ، که این بار قوی تر و درخشان تر با همراهی ترکیب گلی قلب عطر ** در ارائه رایحه مستحکم تر ، قدرتمند تر و توامان مقاومِ این ترکیب ، باعث ارائه رایحه ای قوی تر از گل موگه خواهیم بود . سپس در ادامه با ترکیب نت چوب صندل و سیوت یک ساختار محافظ دیگری برای تمرکز و استحکام رایحه ی گلی عطر اضافه میگردد تا ته بوی چوبی و شیرینی بسیار ملایم و نوعی تمیزی عطرهای کلاسیک در ته بوی رایحه عطر ایجاد گردد . فضای کلی : عطری گلی ( تمیز ، سفید ، پاک ، درخشان بعلت حضور غالب و اصلی گل موگه و سایر گل های عطر ) تازه ( فضای گیاهی ، تازه و شاداب ) سبز ( گیاهی ، گلی ) کمی چوبی و خیلی خفیف و نرم شیرینی در ته بوی رایحه . * تصویر خیالی من از لحظات حلول رایحه و نت اصلی در ذهن عطار بوده . ** ( تصور من بوده ) ترکیب گلی قلب عطر در واقع تمام هنر ، دانش ، خلاقیت و زحمات بی پایان عطار برای بقا و پایدار نگه داشتن رایحه گل موگه تا پایان عمر بوده ، این ترکیب از فضای ته بوی سبز و کمی گیاهی مانند گل لیلی با ته بوی سبز و تلخ ادویه مانند رز ماری برای ارائه یک ترکیب سبز و گلی به همراه رایحه تمیز و گلی ، یاس خوشه ای (Lilac ) و سایر گل های دیگر عطر سعی در ارائه همراهی مناسب و با وقار جهت همراهی رایحه ی گل موگه در تمام عمرعطر بوده . به گمان من آقای رادنیتسکا گل موگه را تجزیه کرده و آن را با ترکیب چندین گل و نت دیگر باز آفرینی نموده است . این اثر محصول سال 1956 و برای استفاده در فصل بهار برای خانم ها طراحی گردیده است .
|